سلام ظهر بخیر خانمای گل و شاداب و خوش اندام .

خوبید  ؟ 

خوش میگذره ؟ 

2 هفته ی شدیدا پر کار و جنب و جوش رو گذروندم . دو تا سفر 3-4  روزه یکی با خانواده یکی بدون خانواده و با خواهر گلم  . 

ببخشید که یهو غایب شدم  هر چند حضور اینترنتیم هم نه تاثیری روی خوش اندامی خودم داره نه   دیگران   :-)  همون بهتر که کمتر باشم .

جونم واستون بگه که این دو هفته باشگاه هم تعطیل ... اضافه وزن هم بعله !! اومد و هست ... زیاد بازش نمیکنم ولی بدونین اصلا پرهیزی درکار نبود و خوراکی های خوب و بد و خوشمزه و بی مزه رو با کمال میل پذیرا میشدم تا با طعمهای جدید آشنا شم .

وزن امروزم هم بگم ؟؟ 

میگم.............. تعارف که نداریم . شاید خجالت بکشم و زودتر بیارمش پایین . هر چند تا من تصمیم میگیرم میشه آخر هفته و بیشتر خوردنها ی من  ولی با اجازه تون امروز 55.5  تمام بودم ...چقدر هم رند و شیک  :-(  همه شون 5 ...اه ا ه اه .

فعلا بای .

نوشتنم نمیاد خب ...

ساعت از یه عصر گذشته . 

یه عدد نکست پر از هله و هوله و خورا کی نشسته پای لب  تا ب و عشقش کشید بنویسه هرچند حرفی نیس برا گفتن . 

اصلا یادم نمیاد من !! من ؟؟ هر روز روزانه نویسی داشتم اونهم همیشه کله سحر ؟

میگن اگه کاری رو یه مدت انجام ندی دیگه بهش میل نداری ها ..شده قضیه ی نوشتن من ..پس چرا این ناخنک زدن لعنتی رو نمیشه ترک کرد ؟؟!!

اووف باورتون نمیشه از صبح تا حالا به چه چیزایی دستبرد زدم و ریختم توی خندق بلا .. 

اولا اینو بگم که امروز یه کم متفاوت ار بقیه روزام بود .  از صبح 3 جور غذا درستیدم که بره توی یخچال .. الویه درستیدم که از سیب زمینی و مرغ ش گرفته تا خیار شو ر و حتی سسش رو چندین بار خوردم تا از مزه هاشون مطمئن شم .تازه هم سسمالی هاش تموم شد و رفت یخچال .

یه خوشمزوونه ی دیگه هم درستیدم به اسم سو هان کنجد و گردویی .. یعنی ترکیب شکر و کنجد و 

گردو  و کره . یعنی رسما مردم انقدر توی نت سرچ کردم هر کی یه دستوری داده بود . قبلا چشمی درست میکردم راحت تر بودم ..ولی نتیجه ش بد نشد ..فقط قیافه ش تعریفی نیست چون قالب نزدم و با کارد و دست تکه شون کردم :-( الان هم از دست خودم قایمشون کردم .

یه کار طاقت فرسا ی دیگه ام هم این بود که یخچال تکونی داشتم  اونم چه یخچاااااااااااااااالی !!  یخچال مخصوص ترشی  و مربا و رب ها و انواع   آلو ها و همه  خوشمزه های دنیا . یعنی هر کدوم رو درمیوردم یکی میخوردم ببینم سالمه یا نه :-)  یعنی از یه مدل آلو  فقط 10 تا خوردم  :-(  البته خدای نکرده فکرنکنید از خوردن زیاد حالم بد شد ها ...نه خیر !! وقتی میخواستم هسته هاشون رو بریزم متوجه شدم . از بقیه کمتر ... 

خلاصه که خواهرا  روزی داشتیم تا اینجا برا خودمون .

ناها ر امروزمون هم ماهی بود که من خیلی کم خوردم یعنی واقعا دیگه حس گرسنگی هم برام میموند ؟؟!!

چون وسط همه اینکارا همش از خودم با سیب و هویج هم پذیرایی میکردم تا از دستبرد هام کم شه ولی .....

خب ! بیام ببینم شماها در چه حالید ؟



 

سلام و صد تا سلام به همه مهربونای روزگار علی الخصوص مانکنای حال و آینده .

خوبید ؟

خوش میگذره ؟ ایام به کام همتون هست ؟  که البته خودم قبول ندارم همیشه به کام باشه ولی باید با کاممون جور درش بیاریم . چاره چیه ؟

عرضم به حضور همگی که این روزا شدیدا ناپرهیزی داشتم طوریکه مجددا عدد ترازو به نزدیک 55 هم رسید ... یعنی دو روز شدیدا پر اشتها و پر کالری  یا بعبارتی پر مغز :-) 

هفته ای دو رو ز هم میرم باشگاه  ولی بیشتر حرف میزنیم تا کار با دستگا  ه . 

دوستیابی توی این سن هم لطف خاص خودشو داره مخصوصا که اکثرشون کوچولو و دهه 60-70 ی باشن :-) آدم یه حس مادرانه داره بهشون .

بعضی ها شون فوق العاده خوووب و مانکن...بعضی هاشون هم نااز و خوشگل ولی تپل و باراده . انشاله همه به خواسته هاشون برسن . یکیشون هم خودم  :-)

امروز غروب کلی خیابون گردی داریم و خرید های از قبل تعیین شده و حسن ختامش هم قطعا یه شام مفصله طبق معمول هر هفته . امیدوارم به خیر بگذره .

برای نا هار امروز رشته  پلو ی روغن زیتونی با گوشت قلقلی و کشمش درستیدم ..

دیگه از چی حرف بزنم براتون ؟ از اینکه امروز صبحونه کمتر از همیشه خوردم :-(  چون دیر بیدار شدم و البته پیاده روی هم داشتم ...میگم ؟؟ اگه این تحرکات من نبود الان وزنم به چند میرسید ؟؟ آیا واقعا روی کاهش و تثبیت وزنم موثرن ؟؟ یه چیزی میگما!!   اصلا همین  خودم تابستون عدد خوشگل دیدم در صورتی که پیاد ه روی رو گذاشته بودم کنار برا 2 ماه گرم سال ... . یادتونه ؟ 

اووف از کجا به کجا رسیدم ...یلدایی !! باز بیا بگو  حرف بزنم ... آخه این پرت و پلاهای من از هر جا به چه درد میخوره دختر گل  ؟؟ 

الانم میخوام برم روی مو  هام ماسک تقو    یتی بذارم ...صورتم هم ماسک ک ف در  یا  ...پیش بسوی  خوشگلاسیون ..


ظهر بخیر خوشگلای مامانی .

به به چه روز خوشگلی . 

لااقل برا من که اینطوری بود ه  از صبح به خیلی  از کارهایی که فکرنمیکردم بهشون برسم  رسیدم  و پرونده شون بسته شد ...   

امروز هم که از صبح با صبحونه توووپ  نون پنیر گردو و کره بادوم شروع شد و بعدش یه کم پیاده گر دی سبک ... بعد از اینها سراغ کار  و امور بودم تا نیم ساعت پیش .

وقتی رسید م  خونه اولین کار خوردنه    2تا سیب استخونی و ترد مراغه  ای بود که خستگی م رو در کرد .

هنوز  نا هارمون آماده نیس   . چلو  گوشت داریم که هنوز چلوش  آماده نیس  :-) 

وووی برم  فعلا .



اخر هفته و حرفای زیاد من .

سلام .

صبحتو ن  به خیر و نیکی . .


دلتون شاد و شاد و شاد  بی هیچ غم و اندوه .

صبحی رو که با خوندن اسم فرح بانو شروع میشه باید روز طلایی نامید . 

عاشقتم دختر خوب . 

من خیلی از شماها رو دوس دارم ..نه اینکه فکرکنید فقط فرح گلی ... نه ! شانون جونم ...میترا جونم ...آزاده ی غایب ! ففل و شیمای گلم ... توئیگی ... آتوسا ... هدی ...عسل ... که دیگه نیستن این دور و برها ....  همه آدما خوبن مخصوصا دوستان این جمع ولی بعضی موقعها حتی بین چند تا خواهر هم میبینی رشته محبت یکیشون محکمتر ه .

امروزم رو با دخترک میگذرونم ... کلی هم خریدای جینگولی داریم که باید بریم خیابون گردی .

برا همینم از صبح نا ه ارم رو درستیدم ...

صبحونه هم که طبق معمول بسیار مفصل میل کردم .

تجربه کردم روزایی که برای صبحونه م حد قائل نشم خیلی تا شب راحت تر هستم و ناخنک هام کمتر میشن .

امروز هم دیگه مفصل تر از همیشه بود ...اگه بنویسم هم بدآموزی داره هم تنبیه ...

بگم ؟

حدود 200 گرم سنگک با 40 گرم کره بادوم و عسل و 2-3 لقمه هم پنیر و گردو .

اووووووووووف  الان که نگاه میکنم در حد غنی سازی خوردم  ..ها ها ...باید کمی رقیقش کنم انگار ...این معجون صبحگاهی بدن رو برا کوهپیمایی  فول انرژ ی میکنه چه برسه به خیابون گردی .

برم تا دیر نشده یه آرا یش کوشولویی بیانجامم تا از خوشگلایی مثل شما عقب نمونم .

خوشگل که میگم یاد میترا جیگری میفتم ...

میترا خوشگله خوبی ؟ عاشق خودتم و روحیه خوشگل پسندت ... ای  لباس جینگوولی و دلبری .

اخر هفته نوشت

سلا م و ظهر بخیر به همگی حضار و غایبین در صحنه . 

امیدوارم هر جا هستید روحیه خوبی داشته باشید و تنتون سالم و فکرتون بی دغدغه باشه .

جونم واستون بگه که منم خوبم . 

خورد و خوراکم بدک نیس . همچین عالی و دلخواه و خیلی رعایت شده برا ساس کا لری نیس ولی لااقل جیزجات کمتر میخورم . تا به خودم نگاه میکنم میبینم دستم توو ظرف آجیله . 

از روزی هم که شادی جون این جی آی رو روو کرده  من با کمال اعتماد بنفس و پرروویی تمام میرم سراغ آجیل و سنگک . آخه شادی نمیگی من جنبه م کمه خواهر . 

خب دیگه عرضی نیس . یلدا جونی چی بنویسم آخه .

حرفم نمیاد .

 راستی  این هفته هم رفتم باشگ اه  و کا ر با دستگاه.

همین دیگه ... اهان هنوز ناها رنخوردم ... سبزی پلو و مرغ داریم ... ولی اصلا چرب نیس و راحت میشه خورد .

الان هم یه لیوان چای جلوم هستش و یه مشت نخود کشمش و 2 تا انجیر .


بعد از ده روز ننوشتن .............

سلام خوشگل خانمای مهربونم .

امیدوارم عزاداری هاتون قبول باشه ولی چلو گوشت و پلو نذری ها گوشن تنتون نشده باشه . 

این روزا حس و حال نوشتن ندارم و سرم گرم کارهای دیگه س ولی دائم به اکثریت دوستان سر میزنم و غافل نیستم .

نمیشه گفت رژ یمی هستم ولی زیاد جیز جات نمیخور م . تنها چیزی که این روزا زیاد میخورم آجیل شیرین و خام هستش .

توی تعطیلات هم تا جای ممکن رعایت کردم ولی رعایت من با رعایت خیلی از شماها فرق داره . میدونید که من با کالری  1500 اصلا و ابدا نمیتونم سر کنم .اگر هم خدای نکرده دو روز 1500 بمونم روز سوم قاطی میکنم .

ولی خب منظور م  از رعایت اینه که از خوردن بعضی چیزایی که راحت جلوم بودن و میتونستم بیشتر بخورم مثل شیرینی جات گذشت کردم ولی برای جبران کمبود عشق شیرینی  انجیز خشک و خرما رو زیاد خوردم .

( چقدر خانم بودم !! ) 

راستی باشگا   ه هم میرم ها . تغییری محسووس نیس .

 افزایش خوشگلی هم که امروز کمال شرمندگی رو برام اورد  دیگه حرفی برا گفتن نمیذاره .

کار م شده  افزایش ...هفته بعدش فسقل کاهش ... دیگه نبایدستااره بگیرم بابت این کاهشا . شانون جونی دیگه لووووسم نکن .باشه ؟ 

سلام  و صبح بخیر خوشگلای من 

روزتون شاد .

ببخشیید بخاطر این روزای بدی که داشتم تحملم کردید . 

سعی م این بود که ننویسم تا حال دیگران رو بد نکنم .

عرضم به حضور مبارکتون که توو این ایام تا تونستم ناپرهیزی داشتم و وزن اسفناکم هم گوااااهی میده و روسیاهم کرده .

ولی یه کار مثبت این هفته م ثبت نام توو باشگاه بود . امروز هم میرم که میشه سومین جلسه . 

البته به مربی گفتم فقط برنامه برا سفت شدن میخوام . ایشون هم اصرار پشت اصرار که چند کیلوو افزایش هم بهترترت میکنه و منو  با اعصاب خط خطی راهی خونه کرد . بقول خودش برنامه ش نباید افزایش بده ولی بعید هم نیس زیرکانه یه برنامه داده باشه برا افزایش . من که زیاد سر در نمیارم .

صبحانه : سنگک 260  پنیر 50  گوجه و سبزی 20=330

م.و : سیب 70

نا هار : خور ش مرغ و آلو زرشک و برنج 300   بعدش سنگک 100  ماست 50  = 450

م.و : اوکادو 120

م.و : نخود کشمش 400 و انجیر خشک 100=500

شام : سالاد مفصل 120  تست 70=200

م.و : بادام زمینی و  درختی  180 

تحرک : ورزش 1:30 

مجموع : 2000

سلام به همه خوشگلای دور و برم . 

روی ماه همه تون رو میبوسم . 

ببخشید اینطوری غیب شدم . 

حالم جالب نبود و چیزی برا نوشتن نداشتم . 

الان بهترم .

سعی میکنم بهتر هم باشم . هم در روحیه هم در رفتار هم در عمل و هم در تغذیه 


 همین الان از وب میترا جون  متوجه شدم فرح گلم داداش خوبشو از دست داد .

خیلی خیلی متاسفم .

دلم خیلی گرفته .خیلی زیاد .

از خدا طلب صبر و آرامش برای خانواده شون دارم ...واقعا سخته ...سخت .

روحشون شاد .