يكشنبه ١٦ فوريه

شنبه و يكشنبه كه ميشه عزا ميگيرم. امشب مهمونم. ديروز مهمون داشتم. وسط روز رفتم رو ترازو با وجود خوردن صبحانه و كلي آب ٠٠ ٢ گرم از صبح كمتر بودم. وزن كشي بعدي رفت تا يكشنبه آينده. يك كيلو كاهش داشتم. بدك نيست.  امروز بي حوصله هستم. دلم آفتاب ميخواد. دلم زمين خشك و بي برف ميخواد كه بتونم برم پياده روي. دلم يه همراه براي راه رفتن ميخواد. رو تردميل راه رفتن برام لذتي نداره ديگه. هواي آزاد ميخوام. 

جمعه ١٤ فوريه. روز ولنتاينتون كلي هپى باشه :)

خوب ماهم يك ولنتاين برفي و سفيد داشتيم. فقط براي خالي نبودن عريضه اومدم اينجا. خبري نيست جز سلامتي و رژيم. ٥ روز از هفته اي كه گذشت عالي بود. يك روز خوب و يك روز مزخرف . به شانون ميگم فردا(شنبه شما) روز وزن كشيه. ميگه من يكشنبه وزن ميكنم. زبل خانم ميخواد جبران خرابكارياي آخر هفته رو بكنه. بازم دمش گرم كه هرروز با هم چك ميكنيم. اگه نبود كه من والمعطل بودم. . يكشنبه بعد از ١٢ روز ميرم رو ترازو ببينم چه كردم. راستش احساس سبكي ندارم با اين حال اعصابم اروم تر از وقتائيه كه مدام ميرم رو ترازو. صبح كه ميرم تو حموم اصلاً بهش نيگا نميكنم. 

شنبه  ٨ فوريه

تصميم جديد نينا خانم: وزن كردن روزانه ممنوع !!!!!!!! 

دليلش : تا وقتي كه كاهش دارم حتا ١٠٠ گرم وزن كردن روزانه عملي است بسيار نيكو و لذت بخش ولي به محض اينكه كاهشي مشاهده نميشه....... خر بيار و باقالي بار كن. اخلاق كه دور از جون سگ ميشه عسل !!!!! نااميدي كه قربانش از سر تا پا رو ميگيره 

نتيجه اش : اول ازهمه پر خوري عصبي بعدشم به خودم ميگم  خوب حالا كه امروز كم نكردي از فردا شروع ميكني . و اين ميشه كه چرخه بيهوده وزن يويو وار بنده هيچ وقت قطع نميشه. 

باز هم از همين تريبون اعلام ميكنم كه وزن كردن فقط هفته اي يكبار براي بنده بي ظرفيت مجازه . والسلام 

پنج شنبه ٦ فوريه

هشت ماه پيش همون اولا كه اومده بودم متوجه شدم اشتهام زياد شده. بعد از يه ماه شلوارام كمراشون تنگ شده بود  . رفتم يه شلوار سياه موقتي خريدم ( توجه داريد كه موقتي) تا اينكه وزن كم كنم و لباسام باز دوباره اندازه بشن. بگذريم از اينكه از اون موقع تا حالا هرماه رفتم خريد و لباساى يه سايز بزرگتر خريدم. امروز قرار بود با ٦-٧ تا از دوستان بريم يه ناهار سبك بخوريم. رفتم سراغ همون شلوار سياه ٧ ماه پيش. خداي من ........ زيپش به سختي بسته ميشد و دگمه اش هم كه اصلاً به هم نميرسيد. ميتونين تصور كنين چه حالي شدم؟؟ گريم گرفته بود كلي فحش و ناسزا به اقصا نقاط اين بدن حواله كردم . يه جورايي از خودم بدم اومده. به خودم گفتم نه نميشه. ٢ سال پيش كه آبان ماه شروع به رژيم كردم يه شلوار سفيد تابستوني داشتم كه اصلاً از باسن مبارك بالا نمي رفت. اون شلوار شده بود هدف من. ٧ ماه بعدش تو تابستون همون شلوار سفيد نه تنها بالا ميرفت بلكه خيلي هم توش راحت بودم كلي هم عكس باهاش گرفتم. . حالا كه از ترسم اصن سراغ اون شلوار نميرم. ولي از همين جا به همه و به خودم قول ميدم يه بار ديگه و اگه خدا بخواد براي آخرين بار كه يك ماه ديگه شلوار سياه اندازمه و تابستون هم اون شلوار سفيد رو دوباره ميپوشم. قول قول. در ضمن شانون جونم هم بطور نزديك و روزانه منو كنترل ميكنه. فعلاً هدف اول يه هفته هست. به ترازو كاري ندارم. شلوارام بهترين مقياس هستن. در ضمن ناهار هم خيلي خوش گذشت و من سالاد خوردم با قهوه. 

چهارشنبه ٥ فوريه


بايد برم بيرون. كلى كار دارم. كلى خريد دارم ولي كى ميتونه اين فنجون چاي داغ رو تو خونه گرم و نرم ول كنه تو اين همه برف رانندگى كنه؟؟ هرجند تجربه ثابت كرده روزايي كه بيرونم خيلي كمتر ميخورم.  وقتى سرم گرمه طرف هله هوله نميرم. كاش كلاسام زودتر شروع بشن. يه هفته است وزن ثابته. ٤ روز از ٧ روز باشگاه رفتم. خيلي هم مراعات كردم. به جز ٢-٣ شب كه يواشكي كلي جيزجات خورم. آقا وضع خيلى خرابه. بايد اراده رو تقويت كنم. 

راستي بچه هاي شمالي اميدوارم همتون امن و گرم باشين

یکی بیاد این هیولای شیرینی دوست درون من رو بگیره . هر 2-3 روز مراعات یه دفعه با یه رولت خامه ای یا یه برش چیز کیک لیمویی یا اناری بر باد میره

دیروز تو نت سرچ میکردم . به یک مقاله جالب برخوردم . یک لیست از مواد خوراکی به گفته خود مقاله بدون فایده داده و مدعی بود که طبق مطالعات انجام شده که به تایید موسسه غذایی دارویی امر.یکا رسیده این مواد بهتره از رژیم غذایی کنار گذاشته شوند و تضمین کرده که نخوردن این مواد به مدت یک ماه نه تنها باعث پاکسازی بدن و بهبود پوست و مو میشه بلکه اگر کاملا" رعایت بشه بین 1-4 کیلو کاهش وزن به دنبال داره . با یک نگاه مختصر به این لیست میبینیم پر بیراه نمیگه . خیلی از این مواد رو خودمون به عنوان خوراکیهای ممنوعه میشناسیم . خوردن این مواد یا موادی از خانواده آنها باعث توقف کاهش وزن در یک دوره رژیم میشه.خودتون در ادامه مطلب این لیست رو ببینید

-

ادامه نوشته

سه شنبه ٢١ ژانويه

آخ جون با رقيبم از امروز شروع كرديم. ٢ سال پيش كاهشم رو مديون اين رقابت هستم . حالا هم ميتونيم . هم من و هم تو. شانون جان اون پيغامى رو كه برات گذاشتم بخون و بگو موافقى كمربندا رو سفت كنيم و بتازيم ؟؟؟ واى كه چقدر انرژى دارم 

بچه ها راستى من يك ماهى هست هر وقت هوس ميكنم به جاى نون و برنج كينوا ميخورم. بينهايت خوشمزه است. كينوا از خانواده غلات نيست ولى مزه اش به آدم اين حس رو ميده كه داره برنج ميخوره. اگر دوست دارين ميگم چطور بپزينش كه خوشمزه بشه. اين هم يك مطلب راجع به كينوا اين معجزه خوراكى كه تو ادامه مطلب براتون ميزارم. 

در ضمن شنیدم از امسال تو ایران در گرگان کشت می‌شه

روزتون خوش و رژيمى باشه. 

ادامه نوشته

دوشنبه ٢٠ ژانويه

روزايى كه وزن آدم بى دليل كم نميشه يا اينكه بى دليل زياد هم ميشه خيلى عذاب آورن. اين يكى از دلايلى هست كه نبايد هرروز وزن كنيم. مثل وضعيت من از دو روز پيش تا حالا. ولى مگه ميشه از وسوسه رو ترازو رفتن مخصوصاً وقتى دارى ورزش ميكنى و يا وقتى تو رژيمى جلوگيرى كرد؟؟ 

ديدم آرزو جان كار جالبى ميكنه. براى خودش اهداف و برنامه كوتاه مدت درست ميكنه .هم خسته نميشه هم دستيابى بهشون ساده تره. من هم بايد همين كار رو بكنم. مثلاً ميگم تا آخر بهمن:

- خودن هر نوع كربو هيدرات ساده به جز كينوآ ممنوع

- خوردن هرنوع روغن و چربى به جز زيتون و آوكادو و روغن زيتون به ميزان مورچه اى ممنوع

- خوردن لبنيات به جز يه نصفه ليوان شير و يه كاسه كوچولو ماست در روز ممنوع

- روزى ٤٠-٦٠ دقيقه ورزش الزامى است حتا آخر هفته ها

- اگه ٤ روز در جا بزنم تنبيهم گرفتم يه روز روزه آب هست.

تا حالا كه ١٠ روز رعايت كردم اميدوارم از اين به بعد هم رعايت كنم. 

شنبه ۱۸ ژانویه

سلام دوستان

حالا که ما داریم همت میکنیم و آاپ میکنیم اینجا خلوت خلوته. کلی‌ از بچه‌ها نیستن یا حتما آدرس عوض کردن و من خبر ندارم. امروز صبح (به وقت خودم و عصر به وقت شما) با آزاده جون و فرح بانو چت کردم که کلی‌ چسبید. از رقیبم هم خبر ندارم که ایمیل من به دستش رسیده یا نه. رقیب جان یه خبر بعده لطفا.

انقدر وضعیت وزنیم خرابه که روم نمی‌شه اعلام وزن کنم. فقط میگم که در یک هفته گذشته بدون رژیم و فقط با روزی یک ساعت ورزش و حذف کردن کربو هیدرات ۱،۲۰۰ کم کردم. عالیه.خیلی‌ راضیم. البته بگم که لبنیات هم تقریبا حذف بود غیر از نصف لیوان شیر و یک ماست کوچولو کم چرب در روز. فعلا این رو داشته باشین:

کاهش از زمان ورزش : ۱،۲۰۰ {#emotions_dlg.kiss}

...... بچه‌ها فونت فارسی انگلیسی‌ بلاگفا کجا رفته؟ چرا رنگ فونت عوض نمی‌شه کرد؟

دوست دارم هرروز آپ كنم . با آى پد و تلفن سخته. عكس هم نميشه آپلود كنم.  ديروز هرچى نوشته بودم يه دفعه پريد. حرصم گرفت ولش كردم. لپ تاپم هم قبل از اومدن اينجا به رحمت ايزدى پيوست . خبرهاى من اينا هستن

- رفتم جيم ثبت نام كردم. تا وقتى برف و يخ رو زمينه نميشه رفت پياده روى . روزى يك ساعت ميرم جيم. امروز روز چهارم بود. 

- جواب آزمايشم رو براى دكترم ايميل كردم. جواب داد رژيم سخت ممنوع  !!!!! سالم بخور ورزش كن تا ٢ ماه آينده 

- اين دانشگاه كوفتى هم زمانى نامه نوشت كه من جيم ثبت نام كرده بودم. ١٠ ديگه امتحان دارم. از فردا فشرده بايد بدرسم

- برنامه خوراكم همونى هست كه نوشته بودم. سبزيجات و ميوه و گوشت و اينا محدوديت نداره ولى لب به نون و برنج و شيريني و هرنوع كربوهيدرات ساده نميزنم. قهوه رو ٣ هفته اى هست كنار گذاشتم . روزي يه ماست ميوه اى كوچيك ونصف ليوان شير ميخورم. چاييم رو با خرما ميخورم. 

فعلاً همين . 

هوا کمی بهتر شده . از فردا هم که میرم جیم. حس رژیم برگشته. 2 روزه که رژیم سلامت خورد رو شروع کردم 

ممنوع ها:

برنج - روغن - نان - شیرینی - شکلات - حبوبات - لبنیات (روزی تا نصف لیوان شیر مجاز است ) - ماکارونی و پستا -  قهوه 

مجاز ها:

میوه ها - سبزیجات - مرغ - ماهی - گوشت قرمز - روغن زیتون -  سرکه بالزامیک - مغزهای خام میوه های خشک شده - خرما - انواع چای و دم جوش ها 

تبریک به دوستانی که در این مدت وزن کم کردن. خسته نباشی به شانون عزیز که همچنان زحمتها بر دوشش است و دست دردنکنی به سرکرده های گروه ها منجمله میتی جان که همیشه جویای حالم بوده .

برگشتم كه باز شروع  كنم از يك جاى جديد و با مدل جديد زندگى. 

 بالاخره ما رو هم رو صندلی نشوندن
ادامه نوشته

سه شنبه

سلام جیگرا جینگولیا . امروز یه ده دقیقه ای وقت آزاد گیر آوردم اومدم پای نت . جونم براتون بگه که رژیم نیستم ولی از ترس خواهری که اینجاست و مثل باربی میمونه و لب به چیزی نمیزنه و اصلا" نمیدونه خوراک و غذا یعنی چی منم چیزی نمیخورم . یه جورایی بدون برنامه ریزی و کالری شماری رژیم دارم . از صب تا شب هم بیرون داریم راه میریم ایشون خرید میکنن . یعنی پیاده روی هم به جاشه .  شاید یه ۱۰ روزی نباشم . فردا معلوم میشه ولی هر جا باشم با موبایل به برو بچه ها سر میزنم . میدوستمتون.

هنوزم بهاره

شنبه

سلام دوست جونا . هفته جدید شروعش براتون خیر و پر بار باشه .  امیدوارم مثل من  یه جمعه بد خوراک نداشته باشین . پنج شنبه شام بیرون مهمون بودیم که با سالاد و ۲-۳ تیکه جوجه کباب خیلی کوچولو به خیر گذشت ولی از دیروز نپرسین که باید برم سرم رو بکوبم به دیوار . کتلت خوردم . سالاد الویه خوردم . جوجه کباب خوردم . پای سیب خوردم و شاید چیزای دیگه که الان یادم نمیاد.  امروز رو باید با ۷۰۰-۸۰۰ تا تموم کنم که یه کم جبران کرده باشم . امیدوارم فردا که میرم رو ترازو اضافه نکرده باشم . کم کردن پیشکشم .

بازم یه هفته ی نو

سه شنبه

دیشب اصلن و ابدن رژیمی نبود بعد از یه شام مفصل که البته بیشترش سالاد و سبزیجات بود یه پاتیل بستنی با کریم فراوون زدیم به بدن که زحمت ۲-۳ روز گذشته رو به باد داد. امروز در تنبیه و تحر.یم به سر میبریم باشد که متنبه شویم

دو شنبه

 

چه خوب که بلاگفا درست شد. ۱-۲ روز گذشته وب خیلی ها باز نمیشد و برای خیلیها نمیشد کامنت گذاشت .  بچه ها من امروز وزنم ۳۰۰ گرم رفته بالا در صورتیکه به غیر از جمعه تقریبا" ۱۰ روز گذشته بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ کالری داشتم . کلی هم پیاده روی . این اتفاق اون دفعه هم تکرار شد ولی یهو وسط هفته کلی اومدم پایین. فک کنم زیادی دارم برای رو ترازو رفتن وسواس به خرج میدم . همون هفته ای یه بار وزن کردن کافیه البته به شرط اینکه برنامه خورد و خوراکی به فنا نره  . خلاصه که از صبح حالم خیلی گرفته شد و  کلی دپسردگی گرفتم .اصلا" حوصله بلند شدن و کار کردن نداشتم . خوبه که دیروز کارگرم همه خونه رو تمیز کرده بود و بعد رفت مرخصی . وقتی تو خونه هست من روم نمیشه لنگم رو دراز کنم یا بخوابم میگم با خودش میگه عجب خانم تنبلی . امروز که نیومده بود خونه هم تمیز بود منم کلی پکر با یه عالمه ضعف که فک کنم نتیجه کالری پایین باشه بعد از رفتن بچه ها پریدم تو تخت . خوابم که نمیبرد شروع کردم به خوندن وبلاگ جالب یکی از بچه ها از اولش که اینجا وبلاگ زده . مثه یه رمان جلو رفتم . ساعت ۱۰ گفتم دیگه تنبلی بسه . رفتم یه دوش گرفتم و بساط ناهار رو بر پا کردم . جاتون خالی میخوام نودل با مرغ گریل شده چینی درست کنم . البته خودم لب نمیزنم چون اولا" تو رژیم من کربوهیدرات ساده مثل نودل و پاستا و نون و برنج جایی نداره و دوم اینکه سس مرغ چینی عسل و سویا سس شیرین داره که کلی کالری اضافه میشه . صبح چای سبزم رو با ۲ تا خرما خوردم و میخوام ناهار رو دودره کنم چون شب آقای شوهر میاد که با بچه ها شام بریم یه رستوران که جدید نزدیک خونمون باز شده . میزارم کالری روزم رو اونجا بگیرم .  از این برنامه های شام بیرون رفتن وسط هفته معمولا" نداریم .اینم به خاطر تقاضای پسری بود که باباش هیچوقت نه نمیاره

خلاصه که به قول نگین جون امروز از اون روزای تنبلیه .  خدارو شکر بچه ها بعد از مدرسه کلاس  و ورزش هم ندارن

راستی بچه ها یه سوال داشتم شما وقتی با شکم خالی چای میخورین احساس حال تهوع بهتون دست نمیده ؟ من عاشق چاییم ولی اگر بخوام با هر چای سبزی که در طول روز مینوشم خرما و کشمش و تنقلات بخورم کالریش سر به فلک میزنه . به نظرتون راه حل چیه ؟

شنبه

سلام به همه دوستان از همگروهی و غیر همگروهی. بالاخره این بلاگفا باز شد تا من آپ کنم . جونم بهتون بگه دیروز خیلی سالم خوردم ولی یه کم زیاد شد. ناهار مرغ گریل شده با سبزیجات پخته و سالاد فراوون . تا شب هم کلی انگور و سیب و یه مشت کوچولو آجیل و یه مشت کوچولو کشمش و شب هم به اندازه یک انگشت درازا و سه انگشت پهنا ساندویچ کالباس ( اندازه گیری رو حظ کردین   ) و یک قاشق بستنی سنتی ( نینا پخت ) سرانگشتی که حساب کردم کالریش خععععلی بیشتر از ۱۲۰۰ شد. برای همین امروز رو با کالری ۸۰۰ گرفتم که جبران کنم . تا حالا هم که خوب هستم . انشااله تا شب همینطور پیش بره و فردا سرافراز بشیم .

این ترس از صندلی داغ البته ترس که نه ولی بازی صندلی داغ انگیزه خوبی واسه جمع و جور کردن خودم بود. ممنون میتی جان . همیشه میگن با جوونا معاشرت کنین سرشار از ایده های جدیدن همینه دیگه .

آهان یادم اوند. صبح هوا خوب بود از آفتاب کشنده خبری نبود و نم بارون هم میومد. یک ساعت رفتم پیاده روی

هفته ای جدید با دوستان جدید و انرژی جدید.

جمعه 

سلام به گلای ناز نازی

اومدم تندی ۲ خط بنویسم و برم . کلی امروز صبح ذوقیدم . یه عدد خوب رو ترازو دیدم . نتونستم تا یکشنبه صبر کنم. خدایا کمک کن این عدد رو نگه دارم  . ناهار داریم میریم با دوستان بیرون . خدا رحم کنه . 

پنج شنبه

آخیش........ بالاخره یه لپ تاپ پیدا شد ما بتونیم آپ کنیم . با تلفن و آی پد میشه کامنت گذاشت ولی نمیشه تو مدیریت وبلاگ رفت . لپ تاپم هم که مدتهاست ناک اوت شده . از اول هفته سراغ لپ تاپ آقای شوهر  یا دختری یا پسری میرم بی معرفتا همشون پسورد گذاشتن . خودشونم که میان یا تکلیف مدرسه یا مقاله یا تحقیق یا دور از چشم من بازی و چت دارن دیگه به من مجال نمیدن . الان داشتم پسری رو میبردم کلاس بسکت بهش گفتم قبل از رفتنت زودی میری پسورد رو برمیداری که وقتی نیستی  من بتونم برم پاش بشینم دیگم نمیزاری . اه ه ه ه اصن چه معنی داره پسورد بزاری  اینه که حالا اومدم آپ کنم .

ما دیگه از شرمندگی این گروه فوق العاده که شانسی افتادیم توش و این سرگروه فعال چسبیدیم به سالم خوری . خوشبختانه خاله خانم هم تشریف آوردن شاید کمی از این آب بدن کم بشه .

آخر هفته خوبی داشته باشین . مواظب خورد و خوراکتونم باشین یکشنبه صندلی داغ داریماااااااا.

بعدا" نوشت : آقا ما خیار خریده بودیم انداخته بودیم تو سینک آشپزخونه بشوریم یه هو تلفن زنگ زد. مکالمه با یه دوست قدیمی طولانی شد و بی هوا یه خیار برداشتیم تا تهش خوردیم بعد انگاری تو دهنمون شن ریخته باشنااااا. معلوم نیست گل بوده چی بوده !!!!!  حالا اگه گلاب به روتون با خوردن خیار نشسته ا..هال بشیم چه خاکی به سرمون بریزیم ؟؟؟؟؟؟ از اون کارا بوداااااااا!

دو شنبه

دوست جونا سلام . حال و احوالتون . امیدوارم همگی خوب و سرحال و رژیمی باشین

آقا ما رفتیم یه سر به سرگروه نازنینمون بزنیم مو بر تنمون سیخ شد. کلی همگروهی جوان و تازه نفس از راه رسیدن .حالا شاید این محرکی برای من تنبل باشه که خودمو جمع و جور کنم و برای عقب نموندن یه تکونی بخورم و دوباره برگردم رو غلطک .  از قدیمیا گویا فقط من و میترا جونم هستم. میترا جون که ماشااله یه نفس از یه سال و نیم پیش داره میره و انگیزه و محرک نمیخواد. یکی من فلک زده رو دریابه

یه چیزی میخواستم بگم . راستش من سالاد و سبزیجات پخته رو به عشق اون سس یا به قول معروف درسینگ روش دوست دارم . وقتی هم که رژیم میگیریم این سس وامونده باید حذف بشه چون کلی کالری داره . امروز رفتم تو سوپر مارکت تحقیقات . نزدیک به ۵۰ مدل یا بیشتر سس رو چک کردم و محتوا و کالریشون رو خوندم . یه سس پیدا کردم با  انبه و سرکه . من معمولا" انبه و طعمش رو دوست ندارم . از آبش هم متنفرم ولی چون کالریش خیلی به نسبت سسهای دیگه پایین بود خریدمش . سی کالری تو ۲ قاشق غذا خوری پرکه اگر با کمی سرکه بیشتر قاطی بشه میشه فقط یه قاشق یعنی ۱۵ کالری گرفت . امتحانش کردم . طعمش بینظیره . باور نکردنی خوشمزه است . عکسشو میزارم اگر پیدا کردین بگیرین و امتحان کنین .

                                  http://ups.night-skin.com/

شنبه

سلام سلام سلام

صبح شنبه تون به خیر نمیتونم بگم یه صبح لطیف بهاری  چون اینجا هوا تنها چیزی که نیست لطیف و بهاریه . گرم شده خیلی هم گرم شده . به هرحال هرجا هستین و هواتون هرجوریه امیدوارم دلاتون شاد و بهاری باشه و روز قشنگی داشته باشین .

جونم براتون بگه که چهار روز گذشته بسیار دختر خوبی بودم حالا بگین چرا ؟؟؟  به غیر از عسل لب به هیچ نوع شیرینی و کربوهیدرات ساده نزدم . از قند و شکر و شیرینی گرفته تا نون و برنج و ماکارونی و اینجور چیزا . حتی خرما هم نخوردم . قهوه رو هم به کل کنار گذاشتم . چند روزی بسردرد داشتم ولی الان خیلی بهترم . یعنی دیروز با وجد اینکه دوستام قهوه میخوردن و مدام هم بهم تعارف میکردن من چای سبز و کشمش خوردم. حالا یه اتفاق عجیب  هفته ای که گذشت افتاد . بطور متناوب روزی ۵۰۰-۶۰۰ گرم وزنم بالا میرفت و روز بعدش همون مقدار پایین میومد. با اینکه نوع خوراکم و میزان کالری که میگرفتم ثابت بود . این اتفاق رو هیچ جوری نمیتونم توجیه کنم مگر تغییرات هورمونی بدن و احتباس آب و مایعات . البته دیروز ناهار و شام مهمون بودیم و من برای اینکه بی ادب نباشم سر میز نشستم و کمی خورش قورمه سبزی با مقدار خیلی زیادی سبزی خوردن و سالاد شیرازی خوردم . شب هم یه عالمه سالاد آواکادو و گوجه فرنگی . شاید وزن امروزم مربوط به اون همه فیبری باشه که مصرف کردن و لی بقیه روزا رو نمیدونم . شما نظری ندارین ؟؟؟؟

----------- ----------

شب نوشت : امروز رو با ١٢٠٠ كالري بستم . بدون قتد و شكر بدون شيريني و شكلات بدون بيسكوييت و بدون قهوه. سردرد نداشتم و كلي ميوه و سبزي خوردم . آفرين به خودم !!!!!!!!! فردا روز وزن كردنه . اميدوارم روز بالا پريدن وزن نباشه . 

حس و حال رژیم خوب برگشته . یه روز پاکسازی میوه داشتم . ۳ روز هم میشه که قهوه نخوردم و به جاش چای سبز با یه قاشق مربا خوری عسل . روز اول سردرد امانم رو بریده بود . با ۳ تا قرص ادویل هم خوب نشد. روز دوم که دیروز بود خیلی دلم قهوه میخواست و امروز تا حالا فقط ۲ تا چای سبز با عسل خوردم و اوکی هم هستم . میدونم که قهوه خوبه و میدونم که متابولیسم رو بالا میبره ولی مشکل من اینه که حتما" باید قهوه ام رو با شیر بخورم . خوب ۳ تا ماگ قهوه در روز با شیر حتا اگر کم چربی باشه خودش ۳۰۰-۳۵۰ کالری داره و این باعث میشه که مجبور بشم از خوراکی های دیگه خصوصا" پروتیین و میوه بزنم که اصلن خوب  نیست . یه بار پارسال ۲ ماهی قهوه رو کنار گذاشتم و فقط بعضی وقتا که با دوستام بیرون میرفتیم میخوردم . الان باید همون کارو بکنم .

یادش به خیر پارسال تابستون به هدفم رسیدم . حتی زیر وزن هدف هم رفتم . ناپرهیزیها از ۴ ماه پیش تا حالا کار دستم داده . عیبی نداره بازم برمیگردم به همون وزن . الان ۶۸.۷۰۰ هستم 

الان برم یه سر به هم گروهیهام بزنم باهاشون آشنا بشم .

اولین پست سال جدید

                                  http://ups.night-skin.com/      

سلا م به همه. سلام به دوستان قدیم . سلام به دوستان جدید. سلام به همگروهی های عزیز که هنوز نمیشناسمشون .  سلام به سال نو و سلام به رژیم جدید. من برگشتم با کلی تاخیر. روز شنبه از سفر اومدم دو روزی طول کشید تا ساعتم برگشت سرجاش. حالا دیگه میزونم و تو حس و حال رژیم . از دیروز دارم فکر میکنم چه مدل رژیمی بگیرم . کالری شماری ؟؟ بدون چربی ؟؟ بدون کربوهیدرات ؟؟ دانکن ؟؟ سوپ کلم ؟؟؟؟ هنوز به نتیجه نرسیدم . احتمالا" فردا رو با میوه شروع میکنم . فقط میوه تا سقف ۱۲۰۰ کالری. شاید دو روز میوه خوری کنم .یه کم تصفیه بشیم تا ببینیم چی پیش میاد. ۲ هفته سفر رفته بودم و اصلا" با شکمم تعارف نکردم . راستش هر وقت جای جدید میرم تا انواع و اقسام خوراک ها و شیرینیجاتشون رو امتحان نکنم راحت نمیشم . خلاصه که اصلا" به خودم رحم نکردم و نتیجه اش تنگ شدن مجدد لباسها و حرص خوردنهای دوباره من شد. یه جایی آقای شوهر یه عکسی از پشت از من انداخته بود که تا دیروز که داشتم عکسا رو از تو دوربین به کامی منتقل میکردم ندیده بودمش . اه اه اه حالم به هم خورد . خلاصه که بدجوری دپرس شدم